ارائه جلسه چهارم با محوریت دوره رضاخان توسط آقای خانی انجام شد. جلسه پنجم و ششم نیزبه ارائه آقای مهدی طهماسبی از دولت رضاخان اختصاص داشت.
در جلسه چهارم ابتدا به شرایط ویژهایران پس از جنگ جهانی اول اشاره شد که در آن ایران بهعنوان یک کشور بیطرف آسیب زیادی دید، منتها حادثه مهم آن خروج نیروهای روسی از ایران بود. روسها بعد از انقلاب بلشویکی ایران را رها کردند تا در این خلأ قدرت ایجادشده، انگلیسیها فرصت خوبی برای سیطره بر ایران پیدا کنند. تحرکات انگلستان نشان میدهد بلافاصله بعد از اتمام جنگ، اقدامات انگلستان برای تشکیل دولت مدرن در ایران که به او وابسته باشد شروع شد. ساماندهی قشون، توجه به یکجانشینی عشایر و سرکوب مخالفان مسلح مختلف دربار قاجار از اولین اقدامات آنها قبل از روی کار آمدن رضاخان بود.
مهمترین اقدامی که انگلستان پیگیری میکرد، توافقنامه ۱۹۱۹ بین انگلستان و ایران بود. انگلیسیها با حمایت از کابینه وثوقالدوله به دنبال نهایی کردن قرارداد بودند و در انتخابات مجلس هم به دنبال رأی آوری نمایندگان همسو بودند. اما مردم ایران و نخبگان و نمایندگان مجلس با قراردادی که ایران را تحتالحمایه انگلستان قرار میداد مخالف بودند و کار توافقنامه ۱۹۱۹ پیش نرفت.
با کنارهگیری وثوقالدوله و آشفتگی در آذربایجان و گیلان، زمینه حضور دوباره روسیه در ایران فراهم شد. بلشویکها به گیلان حمله کردند و آن را از سیطره دولت مرکزی خارج کردند. با تشکیل کمیته انقلاب سرخ ایران و تشکیل جمهوری در گیلان، درگیری نظامی بالا گرفت و نیروها در قزوین مستقر شدند. آذربایجان هم بههمریخته بود. در همین موقع بود که با حرکت قزاقها به سمت تهران، کودتا انجام و رضاخان بر اوضاع مسلط شد.
جلسه پنجم و ششم : روسیه و انگلستان یک سال بعد از مشروطه، قرارداد ۱۹۰۷ را امضاء و ایران را به سه منطقه شمالی روسیه، میانی بیطرف و جنوبی انگلیسی تقسیم میکنند. چند سال بعد در عهدنامه ۱۹۱۵، منطقه بیطرف هم ضمیمه انگلستان میشود. آنها هم در جنوب، نیروی تفنگداران جنوب را تشکیل میدهند که عمده تمرکز آن بر حفاظت از چاههای نفت بوده است.
با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و تشکیل شوروی، قراردادهای قبلی ملغی شدند. امیدواری نزد برخی از ایرانیان جهت پیشرفت کشور در آینده زیاد شد. حزب کمونیست ایران پس از کودتای سرخ از انزلی به رشت منتقل شد. از طرف دیگر، انگلستان برای جلوگیری از نفوذ شوروی بر کشورهای اطراف، سیاست حمایت از ناسیونالیسم را در کشورهای مختلف منطقه پیش گرفت تا کمربند امنیتی دور شوروی تشکیل شود.
قرارداد ۱۹۱۹ در شش ماده بین دولت انگلستان و ایران تنظیم شد که البته هیچگاه منعقد نشد. در آن قراداد انگلستان استقلال ایران را پذیرفت ولی در کل به دنبال این بود که ایران را تحتالحمایه خویش دربیاورد. اما روند سیاسی بهگونهای پیش رفت که قرارداد بسته نشد و شورش در جایجای کشور به پا شد. رضاخان که در آن جزو نیروهای قزاق بود، با سرکوب شورشها در سراسر کشور، نیروهای نظامی را متحد میکند. در همان دوران احمدشاه، بسیاری از نخبگان از قدرت رسیدن رضاخان هراس داشتند ولی کاری از پیش نمیبردند و رضاخان نخستوزیر شد.
رضاخان لایحهای به مجلس میفرستد تا دولت و سلطنت را باهم یکی کند. مخالفان رضاخان از اجماع سلطنت و حکومت نگران بودند و لایحه را ضد قانون اساسی مشروطه میدانستند. با تسلط رضاشاه بر مملکت، وزارت دربار به یکی از مهمترین نقاط حاکمیت او بدل شد. تیمورتاش وزیر دربار، پس از شخص رضاشاه قدرتمندترین آدم ایران بود. رضاخان گفته بود که «قول تیمورتاش قول من است.»
حلقه اصلی نزدیکان رضاخان را سه نفر تشکیل میدادند: علیاکبر داور، عبدالحسین تیمورتاش، نصرت الدوله فیروز. حتی کسی مثل فروغی هم با این حلقه فاصله داشت. نظر داور و تیمورتاش بر این بود که تنها رمز پیشرفت و راه گذر از چالش درگیری مجلس با دولت، یک نظام تکحزبی زیر نظر شاه است. تا سال ۱۳۰۷ امکان مخالفت مجلس با رضاخان به خاطر وجود مدرس و مصدق و بهار وجود داشت. در دوره بعد، تنها نماینده یزد و لاهیجان مخالف رضاخان بودند. رسانهها هم زیر بیرق شاه درآمدند و دولت یکپارچه تشکیل شد.
رضاشاه برای پیگیری وحدت ملی و ناسیونالیسم و نوسازی اجتماعی، به نیروی نظامی واحد نیاز داشت. پایههای نظام جدید بهوسیله هیئتهای مشاور نظامی اروپایی را گذاشت. پیش از آن، از دوره فتحعلی شاه اصلاحات نظامی ما شروعشده بود که میرزا حسینخان سپهسالار در تجدید نظام کشور نقش ویژهای بازی کرد. مهمترین اتفاق دوره او در مجلس دوم تشکیل ژاندارمری بود. رضاخان نیروهای ارتش را زیاد و منظم کرد. سپس دست به استخدام معلم و مستشار کرد و آموزشهای نظامی را در داخل راه انداخت. حتی شورای نظام برنامهریزی انتشاراتی راه انداخت که تا ۴۰۰ اثر ترجمهای یا تألیفی داشتند. ژاندارمری را که زیر نظر وزارت داخله بود منحل کرد و ذیل وزارت جنگ، اداره امنیه را به وجود آورد. نیروی هوایی تشکیل داد تا جایی که حملونقل هوایی غیرنظامی هم رونق یافت. در سال ۱۳۲۰ استفاده از هواپیما در ایران از اروپا بیشتر بود. در سال ۱۳۱۸ کارخانه هواپیماسازی در ایران راه افتاد. اقدامات دلوت رضاخان، نوعی اشرافیت نظامی پدید آورد که جزو طبقه ملاک شدند و اثرات اقتصادی – اداری – سیاسی گستردهای در آینده گذاشتند.
یکی از مهمترین اقدامات رضاخان، خلع سلاح عشایر و یکجانشینی آنها بود. تا قبل از آن، عشایر خودمختار بودند و حتی با کشورهای خارجی هم قرارداد میبستند. رضاخان دو مرحله اقدامات برای نابودی ایلات داشت. اول در دهه ۱۳۰۰ که دارای ماهیتی سیاسی– نظامی بود و دوم در دهه ۱۳۱۰ که ماهیتی اجتماعی – اقتصادی داشت. یکجانشینی در سال ۱۳۱۱ شروع شد که با نابودی نیمی از چارپایان کشور ادامه یافت.
صنعت در دولت رضاخان رشدی ۱۷ برابری داشت. در ساخت راهآهن شمال – جنوب هم بسیار موفق عمل کرد. هرچند مسیر آن بر اساس اهمیت سوقالجیشی تعیینشده بود نه اقتصادی. روسیه با ساخت این راهآهن مخالف بود ولی انگلستان خواهان انجام آن بود. توجه ویژه به صنعت، راهآهن و ارتش در دولت رضاخان، کمتوجهی به کشاورزی را در پی داشت و بیشتر هم در جهت تقویت ملاکین و زمینداران بود. بااینهمه رشد کشاورزی چندان بد نبود و خودکفایی در محصولات مهم وجود داشت.